آموزش «نحوه مواجهه با تهدیدهای جنسی» به کودکان تکلیف است؛ خجالت چرا؟

کرونا بچه‌ها را از حیاط باز مدرسه به اتاق‌های بسته مجازی پرتاب کرد. آنها اگر تا دیروز با محدودیت‌هایی در دسترسی به اینترنت و گوشی تلفن هوشمند و تبلت روبرو بودند، حالا والدین، فرش زیر پایشان را فروخته و برای بچه‌ها ابزار آموزش آنلاین تهیه کرده‌اند. بچه‌ها نیز شبانه روز تبلت به دست، از این اتاق به اون اتاق.

والدین هرچند محدودیت دسترسی روی گوشی نصب کرده باشند، باز نوجوانان، به هر سایتی که می‌خواهند، راهی پیدا می‌کنند. ذهن کنجکاو نوجوانان و سوالهای بی‌پاسخ مانده جنسی، دیگر بی‌پاسخ نیستند، نوجوانان با یک سرچ اینترنتی به دنیایی پرت می‌شوند که شاید ساده نتوانند حتی بیرون بیایند. نوجوانان دیروز، از «آموزش جنسی» محروم بودند چون نه والدین جرات شکستن تابوی صحبت در این حوزه را داشتند و نه محیط مدرسه، فضایی برای فراگیری امور جنسی بود، ولی نسل جدید از اطلاعات بی‌بهره نیست و احتمالا معلمی که در گوگل پیدا خواهند کرد پورن استارهای لوس‌آنجلسی خواهند بود یا جوانانی که در تیک تاک، تجربه‌های خود را به آنها منتقل می‌کنند.

آیا هنوز آموزش و پرورش قائل به حفظ تابوی آموزش جنسی است؟

قبل از کرونا زمزمه‌هایی در شورای عالی آموزش و پرورش، در خصوص ضرورت آموزش جنسی به نوجوانان شروع شده بود. دبیرکل شورای عالی آموزش‌ و پرورش، مرداد ۱۳۹۸، حدود شش ماه پیش از تعطیلی مدارس به دلیل شیوع کرونا، از ارائه طرح «تربیت جنسی دانش‌آموزان» به شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد. مهدی نویدادهم با اشاره به توجه آموزش‌وپرورش به ابعاد مختلف تربیتی، به‌ویژه تربیت جنسی دانش‌آموزان و آگاهی‌رساندن به آنها درباره محافظت و مراقبت از بدن خود گفت: “با توجه به تحولاتی که در جامعه ما در دهه اخیر به وجود آمده، امروز بیش از گذشته پرداختن به این نوع تربیت، یعنی تربیت جنسی، مرکز توجه آموزش‌وپرورش قرار گرفته است.” در حالی مسئولان شورای عالی آموزش‌وپرورش به این نتیجه رسیده‌اند که باید آموزش جنسی را در کتب درسی دانش‌آموزان قرار داد که در سال‌های گذشته با هرگونه آموزش در این حوزه مخالفت کرده بودند. اکنون به نظر می‌رسد با توجه به اتفاقاتی که در زمینه رسانه در سال‌های گذشته افتاده و همچنین سوءاستفاده‌هایی که در این مدت از دانش‌آموزان در مدارس شده، آنها به این نتیجه رسیده‌اند اصرار کارشناسان برای آموزش جنسی دانش‌آموزان، چندان نیز بیراه نبوده است.

روزنامه شرق که این خبر را منتشر کرده در این خصوص نوشته: خبر رئیس شورای‌عالی آموزش‌وپرورش مورد استقبال بسیاری از فرهنگیان قرار گرفته است. آنها که به صورت مستقیم با بحران‌های نوجوانی و عبور از دوره کودکی دانش‌آموزان روبه‌رو هستند، می‌دانند که این آموزش می‌تواند بسیاری از مسائل را در میان نوجوانان حل کند. نجمه نوری، مدیر یکی از دبستان‌های منطقه ۱۲ تهران، نیز در گفت‌وگو با «شرق» با ابراز امیدواری درباره اجرای این آموزش در مدارس تأکید کرد: به نظر می‌رسد همیشه باید ما در دقیقه ۹۰ و وقتی که مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم، پی به نتیجه درست ببریم و بخواهیم آن را پیش ببریم. حالا هم جای بسیار خوشحالی است که مسئولان شورای‌عالی آموزش‌وپرورش به لزوم تربیت جنسی دانش‌آموزان پی برده‌اند. این اتفاق هرچند دیر افتاده؛ ولی از هر جایی که جلوی ضرر گرفته شود، منفعت و سود برای ماست. در سال‌های گذشته بارها اخباری مبنی بر سوء‌استفاده از کودکان و دانش‌آموزان، چه در محیط تحصیل و چه در میان اقوام به گوش‌مان رسیده است.

آموزش و پرورش خلاء آموزش جنسی را چگونه پر خواهد کرد؟

شورای عالی انقلاب فرهنگی، حل مساله آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان را به آموزش و پرورش ارجاع و به این وزارتخانه ماموریت داده تا روی موضوع کار کند ولی وزیر آموزش و پرورش بهمن ۹۹ در گفتگویی راه حل مساله «آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان» را واگذاری مسئولیت به خانواده‌ها می‌داند. او قائل به ایفای نقش توسط وزارت آموزش و پرورش نیست و می‌گوید: «مدرسه جایگاه آموزش‌های جنسی و جنسیتی نیست.»

به گفته محسن حاجی‌میرزایی، وزیر آموزش‌وپرورش، «ما این مسیر را در سندی دنبال می‌کنیم که تدوین شده، ولی هنوز به تصویب نرسیده و بر عهده خانواده‌هاست و باید آگاهی‌های خانواده‌ها را برای کمک به فرزندان‌شان بالا ببریم. باید آگاهی معلمان و مربیان را بالا ببریم و به‌ جای این که مستقیما با دانش‌آموزان درباره این مفاهیم صحبت کنیم، با خانواده‌ها گفت‌وگو و آنها را برای انجام چنین نقش مهمی‌ تجهیز کنیم.»

«حسن ملکی» معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش درسی اما بر این نکته تاکید دارد که وزارت آموزش وپرورش نمی‌تواند مساله آموزش جنسی را نادیده بگیرد. او می‌گوید: «بحث تربیت جنسی در مدارس اصلا مورد غفلت ما نیست، اما یک سری محدودیت‌ها هم داریم، ضمن اینکه دست‌مان به دلیل محدودیت‌های آموزشی و اخلاقی در زمینه خیلی باز نیست، ولی آن را رها نکرده‌ایم و امیدوارم برای آینده بتوانیم به راهکارهای مناسب و معقول در این راستا برسیم.»

تا اینجای کار تنها راهکاری که به نظر رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی رسیده، «آموزش پنهان» است. ملکی در توضیح می‌گوید: «ممکن است، در کتاب درسی به آن پرداخته شود یا حتی امکان دارد مطالب و نکاتی را به معلم انتقال بدهیم و معلم آن را تدریس کند، ولی به دانش‌آموز نگوییم (اصطلاحا به اینگونه درس‌ها برنامه درسی پنهان می‌گوییم) و ممکن است، این حالت باشد، اما درباره اینکه کدام حالت را پیش بگیریم، تصمیم قطعی نگرفته‌ایم و شاید در جلسات بعدی مطرح شود.»

آموزش و پرورش از چی خجالت می‌کشد؟

مطابق کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن پیوسته، دولت مکلف به حمایت از کودکان در برابر تمام اشکال سوء‌استفاده و استثمار جنسی است. چه حمایتی بالاتر از آموزش کودکان نسبت به آنچه آنها را تهدید می‌کند؟

ماده ۳۴ کنوانسیون حقوق کودک می‌گوید: «كشورھاي طرف كنوانسیون متقبل مي‌شوند كه از كودكان در برابر تمام اشكال سوءاستفادهھا و استثمارھاي جنسي حمایت كنند. بدین منظور، كشورھاي فوق خصوصاً اقدامات ملی، دو و چند جانبه را در جھت جلوگیري از موارد زیر به عمل مي‌آورند:

 الف) تشویق یا وادار نمودن كودكان براي درگیري در ھر گونه فعالیت‌ھاي جنسي. 

ب) استفاده استثماري از كودكان در فاحشه‌گري و سایر اعمال غیرقانوني جنسي. 

ج) استفاده استثماري از كودكان در اعمال و مطالب پرنوگرافیك.

بنابراین آنچه تکلیف دولت است آموزش «نحوه مواجهه با تهدیدهای جنسی» به کودکان است و برای این مهم باید با مفاهیم جنسی، تفاوت‌های جنسی و حقوق شهروندی آشنا شوند تا بعد بیاموزند چه تهدیدهایی در کمین آنهاست و چگونه باید از خود در برابر این تهدیدات محافظت کنند، چه اقداماتی تعدی، آزار و اذیت و یا تجاوز است و چگونه باید آن را گزارش کنند. حجت‌اله بنیادی پژوهشگر و کارشناس مسایل آموزشی در این خصوص به بهارنیوز می‌گوید: «برخی متولیان نظام تعلیم و تربیت کشور تمایز و تفاوتی میان دو عبارت «آموزش روابط جنسی» با « آموزش مواجهه با تهدیدهای جنسی» قائل نیستنند و هرگاه صحبت از عبارتی با کلمه جنسی می‌شود با وحشت و بارمنفی به آن می‌نگرند. علت مخالفت بیشتر مخالفان این است که به‌ اشتباه تصور می‌کنند آموزش بهداشت جنسی به معنی آموزش روابط جنسی است و می‌ترسند با مطرح‌شدن این مسائل، به اصطلاح چشم و گوش دانش آموزان باز شود و به فساد کشیده شوند؛ در حالی که این یک ترس بیهوده است که آسیب‌های جدی را در زندگی امروز و آینده دانش آموزان در بر دارد.» 

وی با بیان اینکه در برنامه درسی ملی که یکی از زیر نظام‌های مهم سند تحول است، به جای ارائه چارچوب دقیق‌تر و شفاف‌تر برای نحوه ارائه صحیح این آموزش‌ها، فقط به ذکر عبارت‌های کلی مبنی بر توجه به تفاوت‌های جنسیتی و بهداشت بلوغ و سلامت نوجوانی اشاره شده می‌گوید: « ذکر کلی این عبارت‌ها هیچ چشم‌انداز روشنی را برای تدوین محتوای آموزشی یا تربیت افرادی توانمند و شایسته برای آموزش صحیح مواجهه با بلوغ و سلامت جنسی در دوره نوجوانی ارائه نداده است.»

 بر اساس تحقیقی که درباره منابع کسب اطلاعات جنسی در میان نوجوانان اول دبیرستانی کشور در سال ۱۳۹۰ انجام شده، نوجوانان مسایل جنسی را از این منابع آموخته‌اند:

  • ۴۴درصد دوستان،
  • ۲۰ درصد کتاب،
  • ۱۳ درصد والدین،
  • ۱۱ درصد معلمان،
  • ۹ درصد رسانه‌های مختلف همچون ماهواره و اینترنت؛

هنوز نظرسنجی تازه‌ای در این خصوص انجام نشده و یا گزارشی در این خصوص منتشر نشده ولی احتمالا نتایج چنین نظرسنجی‌ای در سال ۱۴۰۰ با توجه به ورود بیش از پیش کودکان و نوجوانان به رسانه‌های اینترنتی، بسیار متفاوت خواهد بود. چراکه به دلیل افزایش دسترسی کودکان به اینترنت، آنها هم در سن پایین‌تر و هم از طریق منابع متنوع‌تر به رازهای جنسی خود پی می‌برند.

در چنین فضایی به نظر می‌رسد والدین باید این واقعیت را بپذیرند که کودکان و نوجوانان به جای برخورداری از معلمان تربیت شده، برای آموزش صحیح و اصولی مسایل جنسی به آنها، بی‌پناه در برابر تعرض‌های جنسی رها شده و اگر خود بر این تابو غلبه نکنند، باید منتظر هر آسیبی به فرزندان‌شان باشند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا