مرکز عدالت برای کودکان: «کودکی ۱۴ ساله به نام فرید به زندگی خود پایان داد»؛ خبر همینقدر تلخ و کوتاه بود. اما تلختر میشود وقتی بدانید او یک کودک در معرض آسیب بوده و کسی توجه نکرده تا او خود به زندگیاش پایان داده است.
خبرگزاری جام جم، روز ۳ شهریور ۱۴۰۳ در گزارشی به قلم لیلا حسینزاده، از خودکشی نوجوانی به نام فرید در شهرستان قروه از توابع استان کردستان خبر داده و آورده این اتفاق پس از تعرض دو بزرگسال با همدستی دو نوجوان به او روی داده است.
در گزارش جام جم آمده: «چهار نفری که پدر فرید از آنها صحبت میکند، دو فرد بزرگسال و دو پسر همسنوسال فرید و اهل قروه هستند که دو فرد بزرگسال فرید را مورد آزار و اذیت شیطانی قرار دادند و دو همدستشان از صحنه آزار، فیلم سیاه گرفتند. فرید که تحمل این ماجرا را نداشت، حدود دو هفته پیش و در خانه پدری با طناب به زندگیاش پایان داد. به گفته او، دو آزارگر بزرگسال توسط پلیس دستگیر شده و دو همدست دیگر با قید وثیقه آزاد هستند. ۲۲ مرداد روز سیاه پدر و خانواده فرید بود؛ وقتی که فهمیدند پسر نوجوانشان از شدت فشار روحی ناشی از آزار و اذیت شیطانی آن دو نفر به زندگیاش پایان داد. برای پیگیری پرونده سراغ خانواده فرید رفتیم و آنها به تشریح ماجرا پرداختند. از پدر فرید در مورد این ماجرا میپرسیم و او به جامجم میگوید: «فرید علاقه چندانی به درس و مدرسه نداشت و میگفت دوست دارم کار کنم. جاهای مختلفی هم کارکرد و آخرینش میدان ترهبار تهران بود. یک هفته قبل از این ماجرای تلخ، من و نامادری فرید در خانه خواهرم در تهران بودیم که فرید گفت میخواهم به قروه بروم. گفتم صبرکن با هم برگردیم که قبول نکرد و ۳ ــ ۲ روز قبل از ما برگشت. ما هم پس ازمدتی به روستایمان برگشتیم.ساعت ۳ بعدازظهرروز۲۲ مردادماه، فلاسک چای روی پای دختر هفتماههام برگشت و درحالیکه فرید در خانه بود، او را به مرکز درمانی بردیم. هشتونیم شب به خانه خواهرم برگشتیم و بعد فرید تماسگرفت و گفت من هم میخواهم به آنجا بیایم که گفتم بیا. حدود ساعت ۱۱ شب فرید میخواست به قروه بیاید که یکدفعه دو دوست همسنوسالش جلوی او را گرفته و بهزور او را به روستای گنجی و نزد دو فرد بزرگسال آزارگر بردند.»
فرید پس از مدتی از دست آنها فرار کرد و با پدرش تماسگرفت و گفت به دادم برس که میخواهند مرا بکشند. پدر بهسرعت حرکت کرد و همان لحظه هم در تماس با یکی از دوستان فرید گفت مراقب او باشد تا خودش را برساند. پس از مدتی، همسایهها فرید را دیدند که وضعیت روحی مناسبی نداشت. بهشدت عصبی بود و گریه میکرد. او چوبی برداشت تا با آن فرد آزارگر را کتک بزند. عمه فرید به ما میگوید: «گویا فرید آن شب علاوه بر چوب، چاقو هم همراهش بود و تصاویر او در دوربینهای مداربسته همسایهها ثبت شده است که چوب را روی زمین میکشید. حتی برخی دوستانش با دیدن او پرسیده بودند که میخواهد با چوب چه کند؟ فرید با گریه میگفت که آزارگر لباسش را از تنش خارج کرده است. همسایهها مانع فرید شده و او را به خانه برگرداندند، اما کاش جلویش را نمیگرفتند.» پس از مدتی پدر فرید به خانه رسید، اما کلید خانه نزد فرید بود و از بالای در وارد خانه شد و آنچه که نباید را به چشم دید. او ادامه داد: «طنابی که پسرم خودش را با آن دار زده بود، طناب تاببازی دختر کوچکم بود. طناب را بهسرعت با چاقو بریدم و سعی کردم به او تنفس مصنوعی بدهم، اما کاری از پیش نبردم. همسایهها به کمکم آمدند، اما از دست آنها هم هیچ کاری برنیامد و داغ پسرم به دلم ماند.» پدر با بغضی در گلو ادامه میدهد: «این ماجرا متاسفانه قبلا هم تکرار شده بود. دو آزارگر شیطانصفت ۳۵ و ۵۲ ساله هستند. آنها سال گذشته یکبار پسرم را آزار دادند که فرید ماجرا را به من گفت. من هم پیگیر شدم اما طبق گفته وکیل فیلم پاک شده بود و پیگیری ما هم نیمهتمام ماند. بعد از این ماجرا فرید پرخاشگر شده و اخلاق و رفتارش تغییر کرده بود. دو همدست آنها هم همسنوسال فرید بودند که هنگام آزار فیلم سیاه تهیه میکردند. او در این مدت عذاب زیادی کشید. من و مادرش چند سال پیش و به دلیل اختلاف از هم جدا شدیم و فرید با من زندگی میکرد. فرید کار میکرد، اما یک هزار تومانی در جیب او ندیدم. نمیدانم تهدیدش میکردند یا پولهایش را از او میگرفتند.»
عمه فرید هم با بیان اینکه پزشکیقانونی هنوز علت مرگ او را تشخیص نداده گفته: «اما به نظرم برادرزادهام خودش، زندگیاش را گرفت،چون به خواهر بزرگم پیام داده واز او حلالیت خواسته بود. به دختری که با او ارتباط داشت هم پیام داده و گفته بود حلالش کند و سر قبرش تولد ۱۵سالگیاش را جشن بگیرد.»
درحالیکه مقامات قضایی و انتظامی به این ماجرا واکنشی نشان ندادند، درمصاحبهای که از نماینده این شهر منتشر شده، اعلام کرده: پرونده فرید را باید از طریق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان پیگیری کرده و اجازه ندهیم عدهای بیمار اینچنین به فرزندانمان آسیب برسانند. وی بر مجازات کسانی که باعث شدهاند این نوجوان خودکشی کند تأکید کرد و خواستار اطلاعرسانی کامل درباره روند پرونده به افکارعمومی جهت اطمینانخاطر از اجرای قانون شد.
قانون حفاظت از کودکان ناقص است
حسین رئیسی متخصص حقوق کودکان، در خصوص آنچه بر فرید گذشته به مرکز عدالت برای کودکان میگوید: «آنچه در این تراژدی رخ داده، نتیجه جنایت و رفتار مجرمانهای است که بسیار در جامعه شایع است و کودکان و نوجوانان پسر و دختر را در جامعه هدف قرارداده است. آسیبی که چنین رفتارهای مجرمانه بجا میآورند معمولا قابل تحمل نیستند و آسیبهای جدی در قربانیان برجای میگذارند. او پیشگیری را مناسبترین و مهمترین گام در حفاظت از کودکان در معرض خطر میداند و میگوید: پیشگیری در سیستم حفاظت از کودکان در جامعه ما غایب است. در نبود برنامه پیشگیری منظم و ساختارمند همواره کودکان قربانی میشوند. این نوجوان اولین و آخرین کودک حفاظت نشده نیست، تا زمانیکه برنامه جامع حفاظت از کودکان ونوجوانان بصورت فراگیر اجرا نگردد، متاسفانه شاهد قربانی شدن کودکان بیشتر خواهیم بود.
به باور حسین رئیسی، قوانین حفاظت از کودکان ناقص هستند و ساختار مناسب اجرایی را ارایه نمیدهند. او میگوید: نبود آموزش و ساختار لازم، به بهزیستی سنتی امکان محافظت از کودکان را نمیدهد. خانوادهها نیز به تنهایی امکان محافظت از کودکان را ندارند و از همه مهمتر اینکه آموزش پرورش وظایف خودش را در این عرصه انجام نمیدهد.
او میافزاید: ساختار مددکاری و جلوگیری از قراردادن کودکان در خطر میتواند مانع جدی اینگونه اتفاقات باشد. کدام خط تلفن و کدام برنامه آموزش عمومی و آموزشی درکشور اجرا میشود که میتواند مانع از چنین رخدادهایی شود؟ شوربختانه هیچ مورد!
بررسی اظهارات پدر این نوجوان قربانی شده، نشان میدهد که او پیشتر نیز مورد تعرض واقع شده و کودک در معرض خطر شناخته میشده، بنابراین سازمانهای زیربط از جمله بهزیستی باید پاسخگو باشند که برای این کودک چه اقداماتی انجام دادهاند. این کودک کدام خدمات بهداشتروان را دریافت کرده تا بتواند از ترومایی که گرفتار آن شده بوده، رهایی یابد. از کنار چنین اخباری به سادگی نباید گذشت و انتظار میرود رسانهها، نسبت به پاسخگو کردن همه نهادهایی که در این حوزه مسئولیت دارند، اقدام کنند.