۴۵۰۰ کودک زباله‌گرد در تهران با آسیب‌های جسمی دسته و پنجه نرم می‌کنند

مرکز عدالت برای کودکان: محرومیت کودکان از دنیای کودکانه و آسیب‌های جسمی و روحی زباله‌گردی بخشی از بحرانی است که برای شماری از کودکان، زیر نظر باندهای سازمان‌یافته قاچاق زباله، رقم می‌خورد و کسی پاسخگو نیست.

عقیل عزتی گرگری، مدیرعامل مدرسه کودکان ستاک در گفتگو با خبرگزاری رکنا به پاره ای از ابعاد پنهان مانده کودکان کار در خیابان های تهران پرداخته است.  او با بیان اینکه نزدیک به ۴ سال است که در حوزه زباله‌گردی کودکان فعالیت می‌کند، می‌گوید: صحنه‌های دردناک بسیاری را دیده که بسیاری از آنها قابل طرح نیستند.

وی معضل کودکان کار را دارای دو لایه بندی متفاوت از هم می‌داند و تصریح می‌کند: کودکان کار ایرانی اغلب در حوزه کشاورزی، صنعت و کارگاه‌های زیرزمینی حضور دارند و حدود ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر هستند، اما کودکان کار افغان در شرایط نامطلوب‌تری به سر می برند.

عزتی معتقد است اعداد و ارقامی که در مورد کودکان کار و زباله‌گرد در کشور و به ویژه شهر تهران عنوان می‌شود عدد روشن و قابل اعتمادی نیست و این خیلی نامطلوب است که حتی ما که در میدان با این آسیب‌ها رو به رو هستیم نمی‌دانیم چگونه باید با این مسائل رو به رو شویم و دقیقا با چه کم و کیفی از یک مساله رو به رو هستیم.

سر هیچ سطل زباله‌ای دعوا وجود ندارد/ همه سطل‌ها تقسیم شده 

او به فیلم و سریال‌هایی که در این زمینه تولید و پخش شده، اشاره کرده و می‌افزاید: عمده این فیلم و سریال‌ها به مردم و حتی گاهی اوقات به تحلیل‌گران اجتماعی ذهنیت غیرواقعی می‌دهد. این در حالی‌ست که ما تنها در خصوص زباله‌گردی آنهم به دلیل سود قابل توجه اقتصادی دچار سازمان یافتگی هستیم، اما در حوزه های دیگر کودکان کار این مشکل وجود به ندرت به چشم می‌خورد.

عزتی تصریح می‌کند که ما در خصوص زباله‌گردی با گروه های خانوادگی طرف هستیم که به آن چرخه می‌گویند به این مفهوم که همه چیز با نظم و ترتیب انجام می‌گیرد، به‌طوری‌که شما در تهران دو نفر را نمی‌بینید که بر سر یک سطل آشغال با دیگری مجادله کند، چون همه سطل‌های زباله و افرادی که قرار است زباله‌های آن را تفکیک کنند مشخص شده‌ و هیچ کس در کار دیگری دخالت نمی‌کند.

مدیرعامل مدرسه کودکان ستاک لابه‌لای صحبت‌هایش از اسم‌هایی نام می‌برد که گویا بخشی از فرآیند حکمرانی در این امپراطوری مخفیانه است. و معتقد است اگر کودکان خانواده‌هایی که در حوزه استحفاظی آنها زندگی می‌کنند قصد وارد شدن به چرخه تجارت طلای سیاه دارند باید با چراغ سبز آنها این کار را انجام دهند و این بستگی به جایگاه سرپرست خانواده در شبکه خانوادگی‌ای دارد که او در آن منطقه با آنها در ارتباط است.

عزتی می‌گوید: گفته می شود ۴ هزار و ۵۰۰ کودک کار تنها در حوزه زباله‌گردی در شهر تهران وجود دارد و با احتساب میانگین برای هر نفر ۵ میلیون تومان دستمزد در ماه به رقم‌هایی می رسیم که از رقم قرارداد پیمانکاران در این حوزه نیز بیشتر است.

او در مورد تجربه خود در مصاحبه با یک کودک کار در خیابان فرشته تهران می‌گوید زمانی‌که برای بار دوم او را در خیابان جردن می‌بیند از او می‌پرسد که چرا به خیابان فرشته مراجعه نمی‌کنی؟ و کودک کار در پاسخ می‌گوید آنجا مربوط به چرخه یک فرد دیگر است و من الان چرخه خود را عوض کردم و اگر به آنجا بروم یک نفر با موتور می‌آید بالای سر من و اسم و عکس من را در گوشی چک می‌کند اگر مطابقت نداشته باشد با یک ماشین ون من را به مکان نامعلومی می‌برند.

دوست ندارم کسی را که در راس فرآیند زباله‌گردها قرار دارد را بشناسم

این فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی کودکان، فرآیند حاکم بر این مساله را کاملا غیرشفاف اما سازمان‌یافته عنوان می‌کند و در پاسخ به این سوال که آیا فردی که در راس این سازمان غیررسمی قرار دارد را می‌شناسید یا خیر؟ می‌گوید: نمی‌شناسم و دوست هم ندارم بشناسم اما این موضوع بارها در حضور مقامات رسمی و شهری در تهران مطرح شده و از عواقب برخورد با این فرآیند غیرقانونی سخن به میان آمده است.

عزتی عنوان می‌کند: در یک مورد ما به سوله‌ای مراجعه کردیم و برای آنها بسته‌های بهداشتی، غذا و قرص‌های ویتامین بردیم و بعد از چند ماه که از کنار آن جاده می‌گذشتم متوجه شدم که آن سوله دیگر آنجا نیست و بعدها متوجه شدم که به دلیل مراجعه ما حساسیت آنها برانگیخته شده و سریع آن کودکان زباله‌گرد را در بین گروه‌های مختلف دیگر پخش کردند تا اثری از آنها در آن منطقه باقی نماند.

تفکیک و پوره‌سازی زباله در پشت حصار‌گاه زباله در اطراف تهران

وی از وجود حصارهایی با عنوان حصار زباله در اطراف تهران خبر داد و گفت: در این حصارها زباله‌ها به تفکیک رنگ پلاستیک یا جنس فلز از هم جدا می‌شوند و حتی فرآیند پوره‌سازی آنها نیز انجام می‌گیرد و عمدتا چون به صورت غیرقانونی این کار انجام می‌شود، سعی می‌کنند به دور از دید مردم و در جاهای دور از شهر و حاشیه‌ها این کار انجام گیرد.

این فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی کودکان با طرح این پرسش که «بهره‌مند نهایی از فرآید غیررسمی تفکیک زباله کیست؟» می‌گوید: وظیفه مسوولان و فعالان این حوزه این است که برای این سوال مهم پاسخ مناسبی ارائه کنند. برای رسیدن به پاسخ این سوال شاید در ابتدا باید به این سوال فنی پاسخ بدهیم که چه کسانی در کارخانجات و صنایع عریض و طویل خود به جای خرید مواد اولیه از بازارهای رسمی و قانونی با قیمت n ریال تمایل دارند آن را از بازارهای غیررسمی و با قیمت یک صدم n ریال تهیه کنند و با همان قیمت اصلی به بازار عرضه کنند؟

وی می‌گوید: برخورد با کودک کار دقیقا خط مقدم این فرآیند آسیب زا و غیررسمی است و اغلب هم کودکان پسر هستند و در میان آنها کودک دختری مشاهده نکرده‌ام، اما در سالهای اخیر گاهی در بین آنها زنان هم مشاهده می‌شوند که این زنگ خطری برای وقوع آسیب‌های بزرگتر در آینده است.

وی در پایان از وجود یک قانون نانوشته در این چرخه غیرقانونی خبر داد و گفت: عمدتا تا ساعت ۳ بعد از ظهر مراجعه به سطل‌های زباله در شهر تهران توسط معتادان متجاهر ایرانی انجام می‌گیرد اما از ۳ بعد از ظهر تا ۱۱ شب مافیای زباله کودکان کار را که عمدتا از اتباع کشورهای مجاور هستند، در کنار سطل‌های زباله مستقر می‌کنند.

او بزرگترین آسیب وجود چنین چرخه‌ای در پایتخت ایران را محرومیت کودکان از دنیای کودکانه دانست و افزود: من با کودک ۸ ساله‌ای مواجه شدم که به قدری از او بهره‌کشی شده بود و بار سنگین‌تر از وزن خود را حمل کرده بود که دچار یک کمر درد شدید شده بود و عملا از کار افتاده بود و این یکی از دردناک‌ترین رویارویی‌های من با این آسیب بزرگ در طول چند سال اخیر بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا