کم‌کاری رسانه‌ها، آسیب پذیری کودکان را افزایش می‌دهد

«خشونت»، «آزار و اذیت»، «سوء‌استفاده- سوء‌رفتار» و «بهره‌کشی» از کودکان، واقعیت‌های جوامع بشری است. محدود به یک منطقه جغرافیایی هم نیست. اما آنچه سبب می‌شود نرخ چنین آسیب‌هایی در یک جامعه کاهش و در منطقه دیگری از جهان، افزایش داشته باشد، در میزان توجه دولت‌ها و رسانه‌ها به امر «آموزش و پیشگیری» است. همان میزان که بزرگسالان باید حقوق کودکان را فرا گیرند و آن را رعایت کنند، کودکان نیز باید بدانند چگونه از خود در برابر تهدیدات محافظت کنند و در مواجهه با خشونت و آزار و اذیت به کجا پناه برند.

چقدر رسانه‌ها در ایران در آموزش کودکان نسبت به حقوق‌شان برخورد فعالانه دارند؟ چقدر رسانه‌های جمعی همچون صدا و سیما و روزنامه‌های کثیر الانتشار به مسائل کودکان و آموزش آنها توجه می‌کنند؟ چقدر کودکان و نوجوانان از حق دانستن حقوق خود بهره‌مند هستند؟ پاسخ این پرسش‌ها می‌تواند تصویری از وضعیت رسانه‌ها و رعایت اصل آموزش حقوق کودکان و حفاظت از آنها را ترسیم کند، تصویری که به گواه متخصصان، بسیار تیره و تار است.

آموزش کودکان یک تکلیف رسانه‌ای است

پیمان‌نامه حقوق کودک، آموزش کودکان را تکلیف رسانه‌ها می‌داند و معتقد است دولت‌ها باید رسانه‌ها را مکلف کنند تا به کودکان حقوق‌شان را آموزش دهند و به آنها بیاموزند که چگونه از خود محافظت کنند و چه فرصت‌هایی در جامعه وجود دارد که با استفاده از آن می‌توانند از زندگی بهتر برخوردار شوند.

براساس مواد مندرج در این پیمان‌نامه دولت‌ها مکلف‌اند:

  • رسانه‌های جمعی باید در جهت حصول اطمینان از دسترسی نوجوانان به اطلاعات و مطالب اطلاعاتی از منابع مختلف ملی و بین المللی تشویق گردند.
  • رسانه‌های جمعی باید در جهت ترسیم سهم مثبت نوجوانان در اجتماع تشویق گردند.
  • رسانه‌های جمعی به طور اعم، و تلویزیون و رسانه‌های تصویری به طور اخص، باید در جهت کاهش ارائه مطالب مبتذل، مواد مخدر و خشونت به حداقل و نمایاندن جنبه‌های منفی خشونت و بهره‌کشی و همچنین احتراز از موضوعات تحقیرآمیز و توهین‌آمیز، بویژه در رابطه با کودکان و زنان، و روابط بین افراد و ترویج اصول و نقش‌های تساوی حقوق تشویق گردند.
  • رسانه‌های جمعی باید از نقش و مسئولیت گسترده اجتماعی خود و همچنین تاثیر آن در پیام‌رسانی‌های مربوط به اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر و الکل آگاه باشند. رسانه‌های جمعی باید به انتقال پیام‌های منسجم از طریق رویکردی متوازن، توانایی‌های خود را در جهت پیشگیری از سوء‌مصرف مواد مخدر بکار گیرند. مبارزات موثر برای ایجاد آگاهی در زمینه مواد مخدر باید در کلیه سطوح تشویق و تقویت گردد.

آیا این اصول در قوانین داخلی هم مورد تاکید قرار گرفته است؟

سیاست‌گذاران در ایران در بند ح قانون حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان، مصوب سال ۱۳۹۹، با یادآوری رسالت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اطلاع‌رسانی درمورد حقوق اطفال و نوجوانان، این سازمان را مکلف کرده تا:

  • برای بالابردن سطح اطلاعات عموم مردم در حوزه حقوق اطفال و نوجوانان، به طور منظم برنامه تولید و پخش کند؛
  • محتوایی آثار و محصولات صدا و سیما در برنامه‌های مرتبط با اطفال و نوجوانان با رده‌‌بندی سنی، نظام‌مند شود؛
  • برای تولید آثار و برنامه‌های علمی، آموزشی و فرهنگی جهت تحقق اهداف قانون حمایت از اطفال و نوجوانان با سایر دستگاههای مندرج در این قانون همکاری کند؛
  • از تولید، پخش یا تبلیغ هر برنامه یا محصول مضر به سلامت، تربیت، اخلاق، یا سایر حقوق اطفال یا نوجوانان جلوگیری کند؛
  • ضمانت اجراهای اداری و انضباطی برای تهیه‌کنندگان، مجریان و دست‌اندرکاران تولید و پخش برنامه‌های صدا و سیما در راستای اجرای قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تدوین و اجرا کند.

اگرچه شایسته این بود که آموزش کودکان محدود به سازمان صدا و سیما نشده و تمام رسانه‌ای کثیر‌الانتشار که از بودجه دولتی و عمومی استفاده می‌کنند را در برگیرد، ولی همین که در این قانون به نقش رسانه در مساله آموزش کودکان نسبت به حقوق‌شان پرداخته شده را باید به فال نیک گرفت و انتظار داشت که شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما، اجرای این مهم را از سازمان صداو سیما بخواهند و بر محتوای تولیدی نظارت داشته باشند.

چقدر رسانه‌ها به مسایل کودکان توجه دارند؟

از دیر باز نشریاتی در حوزه کودکان در ایران وجود داشته که احتمالا قدیمی ترین آن «کیهان بچه‌ها» باشد. در سایر نشریات نیز به تناوب صفحات یا ویژه‌نامه‌هایی به کودکان و نوجوانان اختصاص یافته است. ولی آنچه مشهود است اینکه تولیدات رسانه‌ها در حوزه کودکان عمدتا جنبه سرگرمی دارد و «آموزش حقوق کودکان و دانستن راههای محافظت از خود» کماکان حلقه‌های مفقوده در تلاش‌های رسانه‌ای برای حمایت از کودکان و نوجوانان است. حتی در پاره‌ای موارد رسانه‌ها خود به ابزار «نقض حقوق کودکان» تبدیل شده‌اند، از جمله مصاحبه‌های اجباری سازمان صدا و سیما با کودکان در بازداشت. انجمن حمایت از حقوق کودکان به دنبال نمایش اعترافات دختری ۱۷ ساله از صدا و سیما در سال ۱۳۹۷ اعتراض کتبی خود را به شورای نظارت بر صدا و سیما تقدیم کرد و اعلام کرد از طریق دادسرای رسانه‌ پیگیری‌های قضایی را انجام می‌دهد. سارا باقری وکیل انجمن حمایت از حقوق کودکان با تاکید بر حفظ آبرو و حیثیت افراد به عنوان حفظ حریم خصوصی آنان، با بیان اینکه اصل ۳۷ قانون اساسی که ناظر بر اصل برائت است بر این نکته اشاره دارد که جرم افراد باید در دادگاه صالح ثابت شود، می گوید: علاوه بر این یکی از مهمترین حقوق و بلکه اولین حقی که مصاحبه شونده باید از آن برخوردار باشد، حق آزادی در شرکت کردن یا شرکت نکردن در مصاحبه است.

این فعال حقوق کودکان با بیان اینکه اصولا رویکردهای تهدیدی صدا و سیما فضای جامعه را مضطرب و نگران می‌کند، می‌افزاید: البته پیشتر نیز صدا و سیما در یکی از برنامه‌های مناسبتی در ارتباط با نحوه برخورد با کودکان ناشایست عمل کرده بود. در واقع این سازمان در آخرین اقدام خود با پخش چنین مصاحبه‌ای اصول فقهی و حقوقی را که در قانون اساسی و به ویژه در اصل سی و هفتم و سی و نهم به صراحت ذکر شده، نادیده گرفته است. این حقوق‌دان اظهار کرد: حتی در صورت فرض وقوع جرم نیز رسیدگی و دادرسی به عنوان اتهام افراد زیر ۱۸ سال دارای حساسیت‌های قانونی خاصی است و ورود صدا و سیما به مباحث دادرسی کودکان و نوجوانان به این صورت هیچ گونه توجیه قانونی ندارد.

مسلم آقاجان زاده تهیه کننده برنامه گل و بلبل نیز در میزگردی در بررسی دلایل کم توجهی رسانه‌ها به مسایل کودکان می گوید: «وضعیت رسانه­‌های ما در زمینۀ کودک مشکل دارد، یعنی کسی نیست که صدای بچه‌­ها باشد و بخواهد مطالبات بچه­‌ها را پیگیری کند. خبرنگاران محدودی وجود دارند که در حوزۀ فرهنگی و تلویزیونی و سینما پیگیر کار کودک باشند، صدای بچه­‌ها را برسانند یا مطالبات آنها را از مسئولین پیگیری کنند. متاسفانه ما در این حوزه رسانه جدی نداریم و به نظر من ریشه­‌اش این است که بچه­‌ها کوچک هستند و صدایشان به جایی نمی‌رسد.»

کم کاری رسانه‌ها در تبیین حقوق کودکان

کودکان در دنیای امروز به دلیل رشد تکنولوژی، زمان بیشتری را با رسانه‌ها سپری می‌کنند. آنها هم پای تلویزیون و هم در فضای مجازی، بیشتر حضور دارند. لذا امکان انتقال اطلاعات به آنها در خصوص حقوق‌شان، فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در جامعه، گروههای حمایتی و بیشتر مهیاست، ولی به باور کارشناسان، رسانه‌ها در ایران کمتر در این خصوص ورود می‌کنند. رسول مظاهری عضو هیات علمی گروه حقوق دانشگاه اصفهان با بیان اینکه بسیاری از کودکان و نوجوانان ما به دلیل آشنا نبودن با حقوق خود نمی‌دانند که هنگام مواجهه با هرگونه آزار و اذیت مانند خشونت خانگی به کجا پناه ببرند، می‌گوید: اطلاع‌ رسانی و آگاهی‌سازی در جامعه ما درباره حقوق کودکان بسیار کم است در حالی که می‌توان از دوره ابتدایی در این زمینه کار کرد. مظاهری با بیان اینکه اگر دانش‌آموزان از دوره ابتدایی با حقوق اولیه خود آشنا می‌شدند ما امروزه بسیاری از این مشکلات را نداشتیم، می‌افزاید: آگاهی‌بخشی رسانه‌های گروهی از طریق دعوت از استادان دانشگاه و حوزه‌های علمیه و جامعه شناسان و ارائه برنامه‌های آموزشی و تبلیغاتی مناسب و جذاب در این زمینه بسیار مهم است تا جلوی این فجایع را بگیرند.

دبیر انجمن علمی حقوق کودک در ایران نیز معتقد است عمده‌ترین مساله در رابطه با موضوع حقوق کودک، فقدان آگاهی از نظامی حقوق کودک است که شامل حق‌های کودکان و ساختار و سامانه حمایت از کودکان است. متاسفانه حقوق کودک در ایران جنبه واکنشی دارد و همواره همگان منتظر می‌مانند تا اتفاق ناگواری برای یک کودک یا جمعی از کودکان رخ دهد تا دست به حمایتگری بزنند، درحالی‌که در نظام حقوقی کودک باید جنبه کنشی و فعال داشته باشیم. وی می‌گوید: هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند آموزش و آگاهی‌بخشی را به تنهایی پیش برد، بلکه آگاه سازی حقوق کودک، وظیفه همگانی همه شهروندان مسئول است و یکی از جنبه‌های مسئولیت شهروند به عنوان یک شهروند فعال، این است که حق‌های کودک را در جامعه تسری بخشد و هر کس در این حوزه اقدام موثری انجام دهد، در نظام حقوق کودک گامی به پیش است.

چالش‌های عمده در خصوص حقوق کودکان

امیر لعلی مدیر مسئول ماهنامه قلک و از فعالین حوزۀ رسانه و روابط‌عمومی معتقد است در خصوص حقوق کودکان با ۴ چالش عمده در رسانه‌ها مواجه هستیم. او این ۴ چالش را اینگونه برشمرده است:

  • نخست، هیچ‌ وقت صدای کودکان در رسانه‌ها شنیده نمی‌شود، یعنی بچه‌ها اگر اعتراض و کمبود اجتماعی‌ای داشته باشند در رسانه‌ها عنوان نمی‌شود و فقط از آنها به‌عنوان شومن در مسئله آلودگی هوا، کمبود آب، بیماران سرطانی و … استفاده ابزاری می‌شود. 
  • دوم، حقوق کودکان در رسانه‌ها پوشش داده نشده حتی در رسانه‌های نوجوان. صرفاً سرکوب بوده است. 
  • سوم، در پرداختن به حقوق کودک حرفه‌ای‌گرایی نداشتیم. پیشنهاد می‌کنم مرکز مطالعات رسانه‌ها طی یک نظرسنجی اعلام کند چند درصد از روزنامه‌نگاران از کنوانسیون حقوق کودک و اصول اولیه‌اش آگاهی دارند؟ حتی صفحات اجتماعی توجهی به این موضوع ندارند و از حقوق کودک به بحث خشونت و تعرض جنسی می‌پردازند.
  • چهارم، با وجود سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه کودک مفاهمه مشترک بین رسانه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد وجود ندارد و در حوزه کودک به یک اقدام عملی مشترک دست پیدا نکرده‌اند.

«اجازه نداریم بدون اجازه وارد دنیای کودکان شویم. دنیای ذهنی آنان دنیای متفاوتی با بزرگسالان است. کودک، کودک است و مینیاتور بزرگسالان نیست؛ ذهن او متفاوت است و نمی‌تواند نمونه‌ای کوچک از افراد بزرگسال باشد.» رضا پورحسین، دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران با بیان این جمله معتقد است آگهی تبلیغاتی رسانه‌ها نیز خطر و تهدید جدی‌ای علیه کودکان هستند که به آن توجه نمی‌شود.

این روزها در پی شیوع ویروس کرونا، مدارس تعطیل و عملا رسانه‌ها بازیگر اصلی دنیای کودکان شده‌اند. کودکان بیشترین وقت خود را با رسانه‌ها طی می‌کنند. به نظر بیش از هر زمانی مدیران رسانه‌ها امروزه باید به نقش و ماموریت خود در آموزش کودکان و حفاظت از آنها در برابر تهدیدات واقف باشند و به تکلیف‌هایی ملی و بین‌المللی خود در حوزه کودکان عمل کنند. کودکان را نباید تنها گذاشت، آنها شکننده‌تر از آنند که در چنین دنیایی بی‌حمایت بمانند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا