بروکراسی پیچیده نظام آموزشی در ایران، کودکان افغان ساکن ایران و خانواده آنها را با چالشی جدی مواجه کرده و روشن نیست با این وضعیت سرنوشت کودکانی که طی ماههای گذشته آواره و راهی کمپهای مرزی شدهاند، چگونه رقم خواهد خورد.
از سال ۱۳۹۴ که رهبر جمهوری اسلامی ایران دستور داد، همه کودکان مهاجر اعم از قانونی و غیرقانونی در مدارس ثبتنام شوند، انتظار میرفت کودک مهاجری از تحصیل باز نماند ولی گزارشهای فعالان حقوق کودکان نشان میدهد که هنوز کودکان افغان ساکن ایران با چالش و موانع متعددی برای تحصیل مواجهاند.
- «ناهماهنگی در تمدید یا صدور برگه حمایت تحصیلی؛
- صدور دیرهنگام برگه حمایت تحصیلی؛
- ضرورت حضور والدین جهت دریافت برگه حمایت تحصیلی؛
- اثبات محل سکونت از طریق ارائه اجاره نامه و استشهاد محلی؛
- ضرورت ارائه کارنامه ممهور به مهر آموزش و پرورش و نداشتن چنین کارنامهای برای کودکان تحصیل کرده در مدارس خودگردان؛
- تکمیل شدن ظرفیت مدارس؛
هفت مانعی است که از سوی مدیر خانه کودک شوش به عنوان هفت خان ثبتنام دانشآموزان افغان در مدارس ایران از آن یاد شده است.
پروین یاری در نشست ماهانه انجمن حمایت از حقوق کودکان که درباره موانع ثبتنام کودکان مهاجر افغانستانی در مدارس ایران به صورت پخش زنده از اینستاگرام برگزار و توسط خبرگزاری ایسنا مخابره شده گفته: در سال جاری بخشنامه جدیدی تحت عنوان «اصلاح بخشنامه ثبتنام کودکان مهاجر در مدارس» ابلاغ شد که برخی اسم آن را بخشنامه «بازگشت به فرمان رهبری» گذاشتهاند. این بخشنامه شامل ۹ بند است که بسیاری از موارد به ویژه موارد مربوط به مدارک هویتی را پوشش میدهد. برای مثال طبق یکی از بندها اگر یکی از اعضا خانواده در حال تحصیل در مدرسه باشد و برگه حمایت تحصیلی گرفته باشد باقی بچهها نیز میتوانند این برگه را دریافت کنند، اما باز هم در عمل میبینیم این بخشنامه هم برخی از مشکلات به ویژه مشکلات پیرامون کارت اقامت و محل سکونت را داشت.
یاری با تاکید به لزوم برطرف کردن مشکلات موجود در روند ثبت نام و گرفتن برگه حمایت تحصیلی دانش آموزان افغانستانی توسط آموزش و پرورش و با اشاره به تجربه خود در روند ثبتنام یک کودک افغانستانی در مدرسه که به پیش از پاندمی کووید ۱۹ مربوط میشود، یادآور شد: مدیران مدارس هم سیاستهای خاص خود را دارند و با اینکه آموزشوپرورش اعلام میکند باید بچههای افغانستانی را ثبتنام کنند، اما مدیران مدارس را در وضعیتی قرار میدهند که اولویت آنها با ثبتنام چه گروهی از دانش آموزان باشد و در روند ثبت نام دانشآموزان افغانستانی در مدارس شاهد این برخوردهای سلیقهای هم هستیم.
مدیر خانه کودک شوش در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به موانع و مشکلاتی که پاندمی کووید ۱۹ برای تحصیل دانش آموزان افغانستانی ایجاد کرده، گفت: سال گذشته با توجه به پاندمی کووید ۱۹ عملا هیچ دفتر کفالتی باز نبود و هیچ برگه حمایت تحصیلی تمدید نشد و به همین علت گروهی از بچهها سال گذشته از حضور در مدارس جا ماندند. برخی از خانوادهها تنها یک گوشی داشتند که باید از همان برای تحصیل فرزند خود نیز استفاده میکردند و این کار را خیلی سخت میکرد و عملا بخشی از امکانات آموزشی از دسترس کودکان خارج شد. از این رو در پایه اول ابتدایی برای بچههای افغانستانی خیلی ریزش داشتیم. بعضا خانوادههای کم جمعیت ایرانی امکان رسیدگی به آموزش فرزند خود را دارند ولی این امکان برای کودکان مهاجر افغانستانی وجود نداشت. در کنار مشکلات پیرامون معیشیت خانوادهها، نداشتن گوشی هوشمند، همراه نبودن خانواده با دانش آموز و نداشتن سواد استفاده از پلتفرم آموزشی، نبود آموزش رسمی مدارس و استفاده از اپلیکیشن شاد برای کودکان افغانستانی نیازمند گذرواژهای بود که برای برخی از کودکان مهاجر افغانستانی ممکن نبود. تنها پیشنهاد ما به آنها در این ایام استفاده از آموزشهای تحصیلی صدا و سیما بود.
وی معتقد است که با توجه به پایدار نبودن شرایط خانواده مهاجر و مجبور بودن کودکان به کار در زمان پیش و یا پس از مدرسه، برخی از خانوادههای مهاجر نیاز به آموزش فرزندان را حس نمیکنند و میگویند همین که فرزندم سواد داشته باشد کافی است و ممکن است از پایه سوم، چهارم و یا پنجم به بعد بچهها به مدرسه نروند.
مدیر خانه کودک شوش با اشاره به روی کار آمدن دولت طالبان در کشور افغانستان و افزایش موج جمعیت مهاجران افغانستانی به ایران که امکان گرفتن برگه حمایت تحصیلی را ندارند، خاطر نشان کرد: نزدیک یک دهه است که شاهد حضور بیشتر کودکان افغانستانی در مدارس هستیم و انطباق آموزشی در این راستا خیلی مهم است چراکه اگر کودکی این آموزش را برای خود مفید نبیند نمیخواهد از آن بهرهمند شود. وقتی با ظرفیتی از کودکان مهاجر مواجهایم باید محتوای آموزشی را منطبق با گروه مهاجرین کنیم. انتظار می رود تصمیم سازان، کنشگران، سازمانهای مردم نهاد و سازمانهای مرتبط با توجه به زیست خانوادههای مهاجر، آموزش رسمی آنها را متناسب سازی کنند. تا زمانی که برای کودکان مهاجر طراحی درستی انجام نشود و محتوای آموزشی و شیوه ارائه خدمات آموزشی به کودکان مناسب نباشد؛ میتوان گفت عملا این گروه از کودکان از آموزش محروم و فراموش شدهاند.
به گزارش ایسنا، در بخش دیگر این نشست قدسیه کلهر، مددکار اجتماعی خانه کودک ناصرخسرو نیز با اشاره به مشکلات مهاجران برای گرفتن حمایت تحصیلی، اظهار کرد: در برخی موارد مهاجران کارت اقامتی از شهر دیگری دارند ولی در تهران ساکناند و اینگونه کدی برایشان صادر نمیشود، چرا که کارتشان در شهری که صادر شده اعتبار دارد. در این بین اما افرادی هم داشتیم که با پیگیری و مراجعه به فرمانداری توانستند برگه تردد یکساله بگیرند، اما بعضا خانوادههای مهاجر به علت عدم آگاهی نمیدانند چگونه باید این مسائل را پیگیری کنند.
مددکار اجتماعی اجتماعی خانه کودک ناصرخسرو ادامه داد: بچههایی که کارت اقامت و پاسپورت دارند با مشکلات کمتری مواجهاند، اما بچههایی که برگه حمایت تحصیلی میگیرند چون سال به سال این برگهها را باید بگیرند با مشکلاتی مواجهاند. امسال اداره اتباع دو بار فراخوان برای گرفتن مدارک داد. یک بار در تیرماه و دیگری در مرداد ماه که با تکمیل ظرفیت مدارس مواجه شدیم. در مواردی مدارس بچهها را برای تعیین سطح به آموزش و پرورش ارجاع داده که پس از تعیین سطح ظرفیت مدارس تکمیل شده بود چرا که به ویژه در فراخوان دوم این مدارک دیر به بچهها رسید.
وی با بیان اینکه حتی ممکن است روند ثبت نامی دانش آموزان افغان در دو مدرسه کنار هم و نزدیک به هم متفاوت باشد ، افزود: برخی مدارس با توجه به فضای آموزشی و ظرفیت خود برای ثبتنام دانشآموزان افغانستانی سلیقهای برخورد میکنند. برخی مدارس اولویتی برای ثبتنام این کودکان ندارند و مدیران مدارس بعضا دلایل منطقی هم دارند. این مدیران به ویژه برای ثبتنام مقطع اول ابتدایی به تکمیل ظرفیت مدرسه اشاره میکنند. مهاجران ما بیشتر در مناطق ۱۲ تا ۱۷ تهران هستند و تراکم جمعیت هم در همین مناطق است. در چنین شرایطی میگردیم و در مناطق دیگر مدرسه ای برای تحصیل این بچهها پیدا میکنیم.
کلهر در ادامه با اشاره به افزایش مهاجرت اخیر افغانستانیها به ایران، به ارائه پیشنهاداتی برای رفع مشکلات موجود در تحصیل افغانستانیها در ایران پرداخت و گفت: سالهای قبل برای آموزش بچههای افغانستانی مدارس خودگردانی داشتیم که توسط نخبگان افغانستانی اداره میشد. میتوان دوباره این مدارس را اجرا کرد. از سوی دیگر ناهماهنگیهایی بین سازمانهای متولی این امر یعنی آموزش و پرورش، وزارت کشور و اداره اتباع وجود دارد. اگر فراخوانی برای ارائه مدارک میدهیم باید فکر ظرفیت مدارس را بکنیم تا سرخوردگی پیش نیاید. خانوادهها روند را طی و برگههای حمایت تحصیلی را گرفتهاند اما وارد چرخه آموزشی نشدهاند. باید این هماهنگی بین سازمانهای متولی ایجاد شود. در این راه میتوان از تجربه سایر کشورها هم استفاده کرد. سایر کشورها اردوگاههایی مجهز به امکانات آموزشی، پزشکی و… برای اسکان مهاجران ایجاد میکنند و ما میتوانیم از این تجربه استفاده کنیم.