یافته‌های علمی از رشد مغزی نوجوانان، مجازات بی‌رحمانه اعدام را برنمی‌تابد

مرکز عدالت برای کودکان: نوجوانی یک دوره انتقالی است که از کودکی به بزرگسالی، قرار دارد. اما هنوز رشد عقلی کامل را تجربه نکرده است. یک نوجوان در دوراهی تغییراتی قرار دارد که در آن احساسات، هورمون‌ها، قضاوت، هویت و ساختار فیزیکی بدن او در حال تغییر است. این مرحله آنقدر پر‌تحول است که والدین و حتی کارشناسان برای درک کامل آن باید بسیار تلاش کنند.

در سال ۲۰۰۲، دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا اعدام نوجوانان را ممنوع کرد. حکم دادگاه در پرونده اتکینز علیه ویرجینیا، به ظرفیت‌های ذهنی توسعه‌نیافته افراد درگیر در این پرونده اشاره کرد. علت اصلی اتخاذ چنین تصمیمی از سوی قضات دادگاه عالی ایالات متحده، تشخیص عقب‌ماندگی ذهنی نوجوانان اعلام شد.

آنها در رای خود آوردند که به عنوان یک جامعه حقوقی، ما محدودیت‌های نوجوانان را می‌شناسیم. به همین دلیل، هنگام رای دادن، عضویت در هیئت منصفه، مصرف الکل، ازدواج، عقد قرارداد و حتی تماشا فیلم هایی با محتوای بزرگسالان، آنها را در برخورداری از امتیازاتی محدود می کنیم. هر سال، ایالات متحده میلیاردها دلار برای ترویج پیشگیری از مصرف مواد مخدر و آموزش جنسی برای محافظت از جوانان در این مرحله آسیب‌پذیر از زندگی هزینه می‌کند. اما زمانی که صحبت مجازات اعدام می‌شود،  ما با آنها به عنوان بزرگسالان کامل رفتار می کنیم. آنها با این جمله اعتراضی رای به ممنوعیت اعدام نوجوانان دادند.

مبانی مغز انسان

مغز انسان پیچیده‌ترین حجم سه پوندی در جهان شناخته شده است. این یک شهرت شایسته است، زیرا این ارگان حاوی میلیاردها نوع ارتباط در میان اجزای آن بوده و بر اعمال بی‌شماری، غیر‌ارادی و ارادی، جسمی، ذهنی و عاطفی حاکم است.

بزرگترین قسمت مغز لوب فرونتال است. یک منطقه کوچک لوب واقع در پشت پیشانی، به نام قشر پیشانی، که پیشرفته‌ترین عملکردهای مغز را کنترل می‌کند. این بخشی که اغلب به عنوان «مدیرعامل» بدن نامیده می‌شود، قدرت فهم و درک به انسان می‌دهد و به ما امکان می‌دهد افکار خود را اولویت‌بندی کنیم، تصور کنیم، به طور انتزاعی فکر کنیم، پیامدها را پیش‌بینی کنیم، تکانه‌ها را برنامه‌ریزی کنیم و کنترل کنیم.

مثل هر قسمت دیگری از بدن، مغز نیز به طور قابل توجهی در دوران نوجوانی تغییر می‌کند. در پنج سال گذشته، دانشمندان، با استفاده از فناوری‌های جدید، کشف کرده‌اند که مغز نوجوانان بسیار کمتر از آنچه قبلاً تصور می‌شد، توسعه یافته است.

فناوری جدید، اکتشافات جدید

اکنون دانشمندان از پیشرفت‌هایی در زمینه تشدید مغناطیسی تصویربرداری (MRI) برای ایجاد و مطالعه تصاویر سه بعدی از مغز بدون استفاده از اشعه (مانند اشعه ایکس) استفاده می‌کنند. . این این پیشرفت به دانشمندان اجازه می‌دهد تا کودکان را به طور ایمن اسکن کنند و رشد مغز آنها را در طی سالها ردیابی می‌کنند.

محققان دانشکده پزشکی هاروارد، مؤسسه ملی بهداشت روان، UCLA، و دیگران، در حال همکاری هستند تا «نقشه» رشد مغز از کودکی تا بزرگسالی و بررسی پیامدهای آن را بررسی کنند.

دانشمندان در کمال تعجب متوجه شدند که  مغز  نوجوان دستخوش تولید بیش از حد شدید ماده خاکستری (بافت مغزی که تفکر را انجام می‌دهد) می‌گردد. سپس یک دوره «هرس» فرا می رسد، که در طی آن مغز ماده خاکستری را دور می‌اندازد. این فرآیند شبیه هرس درخت است: بریدن شاخه‌ها سلامت و رشد را تحریک می‌کنند.

در مغز، هرس با میلین همراه است، فرآیندی که در آن ماده سفید ایجاد می‌شود. ماده سفید بافت چربی است که به عنوان عایق برای مدارهای مغز عمل می‌کند و باعث می‌شود عملکرد مغز دقیق‌تر و کارآمدتر شود.

محققان سرعت و شدت آن را به دقت بررسی کرده‌اند و دریافتند که این تغییرات  تا اوایل ۲۰ سالگی فرد ادامه دارد. دکتر الیزابت سوول، یکی از اعضای UCLA تیم تحقیقاتی مغز، مطالعات توسعه مغز را از نوجوانی تا بزرگسالی  بررسی کردند و دریافتند که لوب فرونتال در دوران نوجوانی تغییرات بسیار بیشتری را نسبت به هر مرحله دیگری از زندگی تجربه می‌کند. همچنین این آخرین قسمت مغز است که توسعه پیدا می‌کند. به این معنی که حتی زمانی که نوجوانان به طور کامل قادر به انجام هر کاری هستند، نمی‌توانند به خوبی بزرگسالان استدلال کنند: «مطالعات دریافته است که  اشباع، به‌ویژه در لوب‌های فرونتال، با معیارهای عملکرد شناختی مرتبط است.»

زیست‌شناسی و رفتار

جی گید، محقق موسسه ملی سلامت عقلی، توضیح می‌دهد که در دوران نوجوانی «بخشی از مغز که به سازمان ، برنامه‌ریزی و استراتژی کمک می‌کند، هنوز ساخته نشده…. انتظار از [نوجوانان]  برای داشتن سطح مهارت‌های سازمانی یا تصمیم‌گیری به اندازه بزرگسالان از قبل از اینکه ساخت مغزشان تمام شود، به نوعی ناعادلانه است.»

دکتر دبورا یورگلون-تاد از دانشکده پزشکی هاروارد رابطه بین این یافته‌های جدید و رفتار نوجوانان را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که نوجوانان اغلب به بخش‌های احساسی مغز متکی هستند تا لوب فرونتال. او توضیح می‌دهد: «یکی از کارهایی که به نظر می‌رسد نوجوانان انجام می‌دهند این است که با واکنش‌های درونی قوی‌تر از ارزیابی پیامدهای کاری که انجام می‌دهند، پاسخ دهند.»

همچنین، ظاهرا ممکن است فریبنده باشد فقط به این دلیل که آنها از نظر جسمی بالغ هستند، به این معنی نیست که آنها ممکن است عواقب عمل‌شان را درک کنند یا اطلاعات را مانند بزرگسالان درک کنند. بنابراین اگر فکر کنیم که [هر چند] کسی ظاهری فیزیکی بالغ  دارد، ممکن است ، مغز آنها بالغ باشد، ممکن است اشتباه کنیم.

این کشف به ما درک جدیدی از بزهکاری نوجوانان می‌دهد. لوب فورنتال «در جنبه‌های رفتاری درگیر است که مربوط به بسیاری از جنبه‌های مجرمیت کیفری است.» دکتر روبن سی. گور، عصب روانشناس و مدیر مغز آزمایشگاه رفتار در دانشگاه پنسیلوانیا می‌گوید: “شاید مهم‌ترین موضوع درگیری این نواحی مغزی در زمینه کنترل پرخاشگری و سایر تکانه‌ها است… در صورتی که بسترهای عصبی این رفتارها قبلاً به بلوغ نرسیده باشند، انتظار این رفتارها برای انعکاس فرآیندهای فکری بالغ در بزرگسالی غیرمنطقی است.»

شواهد  قوی در دست است که رشد مغز تا اوایل دهه ۲۰  به خصوص در آن بخش‌هایی که مربوطه به قضاوت، برنامه‌ریزی برای آینده، آینده‌نگری در مورد پیامدها و سایر ویژگی‌هایی که افراد را اخلاقی و مسئول بار می‌آورد، ادامه پیدا می‌کند و پیش از آن ناکامل و رشد نیافته است. در واقع، سن ۲۱ یا ۲۲ سالگی به سن «بیولوژیکی» بلوغ نزدیک‌تر است.

سایر تغییرات در بدن

علاوه بر تغییرات فیزیکی عمیق مغز، نوجوانان نیز تحت تاثیر تغییرات هورمونی و عاطفی چشمگیر قرار می‌گیرند. یکی از هورمون‌هایی که تاثیر دراماتیک روی بدن دارد، تستوسترون  است. تستوسترون که هورمون مرتبط به پرخاشگری است، در نوجوانان پسر ده برابر می‌شود.

«فقط به این دلیل که آنها (نوجوانان) از نظر فیزیکی بالغ هستند، ممکن است به این معنی نباشد که قادر هستند عواقب عملکرد خود را مانند بزرگسالان بسنجند. بنابراین، هر چند یک نفر از نظر جسمی بالغ به نظر برسد، مغزش ممکن است در واقع بالغ نباشد.»
دکتر دبورا یورگلون تاد،آزمایشگاه تصویربرداری مغز، بیمارستان مک کلین دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد

از نظر عاطفی، یک نوجوان «در واقع هم بخشی از کودک است و هم بخشی از بزرگسال». ملوین لوئیس، متخصص روانپزشکی کودک و اطفال در دانشکده پزشکی دانشگاه ییل با بیان این مطلب می‌گوید: توسعه طبیعی در این زمان شامل جستجوی خودی است که طی آن نوجوان سعی می‌کند از کودکی خود بیرون بیاید. این تغییر با تعارض بین یک نوجوان با حس جدید هویت بزرگسالی و ناامنی‌های باقی مانده از کودکی، پیچیده می‌شود. رفتارهای مرتبط با این فرآیند شامل خود جذبی، نیاز به حریم خصوصی، تغییرات خلق و خوی، لباس منحصر به فرد، فرار مانند بازی‌های ویدئویی، موسیقی، و صحبت کردن با تلفن، و همچنین رفتارهای پرخطرتر، مانند مصرف مواد مخدر یا فعالیت جنسی می‌باشد.

آزار و خشونت در دوران کودکی

علاوه بر این زمینه تغییر و نوسان، تحقیقات نشان می‌دهد که تجارب سوء‌استفاده در دوران کودکی می‌تواند باعث خشونت شود. آکادمی اطفال آمریکا شناسایی کرده که چندین عامل خطر که می‌تواند جرقه خشونت را در نوجوانان ایجاد کند، از جمله شاهد بودن خشونت خانگی یا سوء‌مصرف مواد مخدر در خانواده، نظارت ضعیف یا نامناسب، و قربانی شدن  تجاوز فیزیکی یا جنسی می‌باشد.

فیلیس ال. کروکر محقق کالج کلیولند-مارشال می‌گوید: «رابطه بین فقر، کودکی، سوء‌استفاده و بی‌توجهی، اختلال در عملکرد اجتماعی و عاطفی، الکل و سوء‌مصرف مواد مخدر و جنایت در زندگی بسیاری از بزهکاران بزرگسال به اندازه‌یی زیاد است که می‌توان از آن به حیث  نمایه تاریخی اجتماعی یاد کرد.

«شواهد قوی وجود دارد که نشان می‌دهد رشد مغز تا سن ۲۰ سالگی در آن قسمت‌های مغز که مربوط به تکانشگری (رفتارهای بدون فکر)، قضاوت، برنامه‌ریزی برای آینده، پیش‌بینی پیامد عملکرد‌ها، و دیگر ویژگی‌هایی که افراد را از نظر اخلاقی مقصر می سازد ادامه دارد و پیش از آن رشد یافته نیست.»
دکتر روبن گور، مدیر دانشگاه و رئیس مرکز پزشکی پنسیلوانیا

دکتر کریس مالت، مدیر سیاست عمومی در دفتر کودکان در اوهایو، اخیراً جامع‌ترین مطالعه روی تجربیات آسیب‌زا در زندگی و مرگ را تکمیل کرده است. او دریافته که: افرادی که تجربیات آسیب‌زا دارند تا:

  •  ۷۴ ٪ اختلال در عملکرد خانواده را تجربه کرده‌اند.
  •  ۶۰ ٪ قربانی سوء‌استفاده و/یا بی‌توجهی بوده‌اند
  • ۴۳ ٪ اختلال روانپزشکی تشخیص داده شده داشته‌اند  
  • ۳۸ ٪ از اعتیاد به مواد رنج می‌بردند
  • ۳۸ ٪  در فقر زندگی می‌کنند

بیش از ۳۰ درصد از مجرمان نوجوان که محکوم به اعدام بودند، شش مورد از موارد مربوط به ترومای دوران کودکی و به طور کلی هر نوجوان حد‌اقل  چهار مورد تروما را تجربه کرده بوده‌اند. اکثر کودکان و نوجوانان حتی با یکی از این حوزه‌های دشواری تعریف‌شده مواجه نبودند. مالت همچنین دریافته که شواهد تخفیف‌دهنده‌ مجازات در کمتر از نیمی از موارد به هیئت منصفه ارائه شده بود.

در سال ۱۹۹۲، محققان دریافته بودند که دو سوم از تمام نوجوانانی که به اعدام محکوم شده‌اند، زمینه های سوء‌استفاده، اختلالات روانی، ضریب هوشی پایین، ناتوانی و/یا سوء‌مصرف مواد داشته‌اند.

در سال ۱۹۸۷، تحقیقاتی در مورد ۱۴ نوجوان محکوم به اعدام (۴۰٪ از کل در آن زمان) نشان داد که ۹ نفر اصلی اختلالات عصب روانشناختی داشتند و هفت نفر از دوران کودکی دارای اختلالات روانپریشی بودند. همه به استثنای دو نفر ضریب هوشی کمتر از ۹۰ درجه داشتند.  فقط سه نفر توانایی خواندن متوسط ​​داشتند و سه نفر دیگر خواندن را تنها پس از رسیدن به اعدام آموخته بودند. در دوازده مورد گزارش آزار جسمی یا جنسی وجود داشت، از جمله پنج نفر که توسط بستگان‌شان قربانی لواط شده بودند. 

ارتباط با بزهکاری

آشفتگی که اغلب با دوران نوجوانی همراه است می‌تواند منجر به ضعف در گرفتن تصمیمات و رفتارهای ناامیدانه گردد.  نتایج مطالعات نشان داده که ۲۰ تا۳۰ درصد دانش‌آموزان دبیرستانی به خودکشی فکر می‌کنند. خودکشی سومین علت مرگ و میر در میان نوجوانان است که طبق نظر جراح عمومی ایالات متحده، هر دو ساعت یک بار یا بیش از ۴۰۰۰ بار در یک سال رخ می‌دهد. ۳۰  درصد از جوانان گزارش کردند که در طول زندگی‌شان حداقل یک بار  از مواد مخدر استفاده کرده‌اند، و۲۲.۲٪ گزارش استفاده از یک داروی غیرقانونی در طی سال گذشته را داده‌اند.

نتیجه

اکتشافات جدید علمی تایید می‌کند که نوجوانی زمان مهمی برای گذار از کودکی به بزرگسالی است. این اکتشافات روشن کرده که دوران نوجوانی مملو از اسرار است و نشان می‌دهد که نوجوانان کمبودهای عصبی قابل توجهی دارند که منجر به محدودیت‌های شدید در زمینه  قضاوت می‌شود. تحقیقات نشان می‌‌دهد که وقتی با عوامل خطر (بی‌توجهی، سوء‌استفاده، فقر و غیره) ترکیب می‌شود، این محدودیت‌ها می‌تواند زمینه روانی خشونت را فراهم کند.

این اکتشافات این ادعا را تأیید می‌کند که نوجوانان از نظر اخلاقی کمتر از بزرگسالان مسئول هستند و قابلیت تغییر و توانبخشی بیشتری دارند. پس مجازات برای خردسالان نباید مانند بزرگسالان باشد. انصاف و عدالت حکم می‌کند که دستگاه قضایی بیشترین مجازات‌ها را برای آنهایی در نظر بگیرد که بیشتر از همه قابل سرزنش هستند.

این درک تازه از نوجوانی بهانه برای این نیست که نوجوانان معارض قانون از مجازات برای جرایم خشن مصون بمانند، اما به وضوح مقصر بودن آنها را کاهش می‌دهد. این مفهوم جدید نیست. به همین دلیل است ما به افراد زیر ۱۸ سال به عنوان «صغیر و کودک» اشاره می‌کنیم- زیرا، از بسیاری جهات، آنها کمتر از بزرگسالان هستند آنچه نسبتا جدید است یافته های علمی است که ثابت می کنند مغز انسان تا حدود ۲۰-۲۱ سالگی در حال رشد است و کودکان کمتر از ۱۸ سال حتی اگر بدنی قوی و فیزیکی بلوغ یافته داشته باشند ولی مغزشان به اندازه کافی رشد یافته و به کمال رسیده نیست.

برگرفته از مرکز دادگستری نوجوانان انجمن وکلای آمریکا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا