الفبای حقوق کودک که مسئولین باید بدانند

اصلاح و تربیت باید لزوما مبتنی بر خواست کودک یا خانواده او باشد. بازداشت برای اصلاح و تربیت یعنی نقض حقوق اولیه کودک. وقتی سخن از بازداشت برای اصلاح و تربیت به میان می‌آید کودکانی به نظر می‌آیند که مرتکب جرایم تروریستی شده‌اند و یا با داعش همکاری کرده‌اند و عربستان سعودی چنین اردوگاه‌هایی برای تربیت آنها  تدارک دیده است. نتیجه برگزاری چنین کلاس‌ها و یا شرایط تربیتی آسیب به کودک است. بدون رضایت کودک حق اعمال و اجبار کودک به حضور در کلاس آموزشی موجب آسیب به کودک و مغایر منافع عالیه و مغایر با رشد و تعالی کودک و نوجوان است. این کودکان در اثر فشار شما جناب آقای وزیر به چریک تبدیل می شوند!‌ اصرار شما آنها را رادیکال می‌کند. به الفبای حقوق کودک که در زیر آمده، توجه کنید و دست از این رفتارها بدارید: 

۱- کودکی که حق خود را فریاد می‌زند مستحق تشویق است نه اصلاح و تربیت؛

اصلاح و تربیت در صورت مسلم شدن ارتکاب عمل خلاف قانون است. برای جایی که کودک خودش اطلاع دقیق از عمل خلاف خود مانند دزدی داشته باشد. عملی که پیش مردم یا عموم مردم ناپسند نیست و کودکان و نوجوانان معترض مستحق تشویق هستند، ادعای اصلاح و تربیت مغایر قانون و به هیچ وجه شما را به نتیجه‌ای که در سر دارید نمی‌رساند. اصلاح و تربیت باید به حکم قاضی دادگاه اطفال و با تایید روانشناس باشد. همه اینها بدون نظر والدین و وکیل کودک مغایر منافع کودک خواهد بود. 

۲- مکان تربیت و آموزش کودکان مدرسه است نه کانون اصلاح و تربیت؛

روشهای تربیتی نادرست شما در مدرسه و شکاف نسلی عمیق بین شما و کودکان، معلمین و دانش آموزان موجب بروز خشونت در برخی از کودکان می‌شود. اصلاح و تربیت یک فرایند است نه یک اقدام فوری که با دستور انجام شود. شستشوی مغزی کودکان منافعی برای آنها و ما نخواهد داشت و شکنجه عاطفی است. 

در مواقع بحرانی موضع آموزش و پرورش و مدرسه باید در دفاع از دانش‌آموزان باشد نه حکومت و ماموران امنیتی. هر نوع همکاری با ماموران امنیتی و ادعای اصلاح و تربیت مغایر با حقوق کودکان است. 

۳- نظرات کودکان را باید گوش داد و با آن محترمانه برخورد کرد، بریدن صدای کودکان جرم است؛

کودکان حق اظهار عقیده دارند و باید برای آن از مصونیت برخوردار باشند. آنها در مسیر رشد هستند و هر نوع برخورد آنها را به افراد ضد اجتماع تبدیل خواهد کرد. مطابق مواد ۱۴ و ۱۵ کنوانسیون حقوق کودک که جمهوری اسلامی حداقل در این بخش بدون شرط قبول کرده، کودکان حق مشارکت سیاسی، حق عقیده و بیان دارند. 

۴- سپردن کودکان به نهادهای امنیتی و بازجویی از کودکان آن هم توسط دستگاههای امنیتی، عملی مجرمانه و قابل پیگرد است؛

۵- به کودکان دستبند نمی‌توان زد؛ در فرضی که کودک معارض حقوق کیفری شناخته شود، فورا باید برای او بوسیله مددکار اجتماعی روانشناس، پرونده شخصیت درست شود. رفتار با کودک نباید مانند رفتار با افراد بزرگسال قانون شکن باشد.  دادرسی افتراقی که قانونه آیین دادرسی کیفری ایران برای کودکان پدیرفته و دادگاه اطفال و نوجوانان تاسیس شده برای همین منظور است. 

۶- یورش نظامی به مدرسه، شلیک گاز اشک‌‌آور به سمت آنان، مصداق جنایت علیه بشریت است؛

۷- آموزش نظامی به نوجوانان و اعزام اجباری دانش آموزان به تظاهرات حکومتی، اردوی راهیان نور و تحمیل ایدئولوژی حکومتی به آنها، جرم است؛

۸- اعزام و نگهداری کودکان بازداشتی به زندان بزرگسالان یا اردوگاه جرم است؛ حتی برای یک ساعت نمی‌توانید دختران و پسران دانش آموز را در بازداشتگاههای امنیتی، کلانتری‌ها و زندان بزرگسالان نگهداری کنید. 

۹- کودکان حق دارند آزادانه دین، مذهب، عقیده و افکار خود را داشته باشند؛ هر نوع تلاش برای اصلاح باورهای دانش آموزان،  موجب قرار دادن آنها در خطر تندروی و رفتار ضد اجتماعی در آینده دارد. تحمیل باور و عقیده به دانش آموزان مغایر مبانی انسانی و حتی مغایر اسلام است. 

۱۰- هیچ کس حق تنبه کودکان را ندارد، حتی به دستور ولی فقیه؛ عصر تنبیه و مجازات کودکان و نوجوانان سالهاست سپری شده است. کودکان شایسته احترام هستند. اگر رفتار آنها مغایر سلیقه شماست، خود را اصلاح نمایید، دانش آموزان را نمی‌توانید اصلاح کنید. 

شما اگر این حقوق را به رسمیت نمی‌شناسید شایسته حضور در وزارت آموزش و پرورش و مجلس نیستید و باید این کرسی‌ها را رها کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا