تاثیر فقدان درک شناختی بر رفتار نوجوانان معارض قانون

مرکز عدالت برای کودکان: کنش‌های اختیاری،‌ ناخودآگاه، جسمانی، ذهنی و عاطفی انسانها به میزان رشد مغز آنها وابسته است. در واقع این مغز است که رفتارهای هر فردی را رهبری می‌کند و به انسان قدرت شناخت می‌دهد. درک شناختی انسان‌ها چه رابطه‌ای با رشد مغزی دارد؟ و چرا گفته می‌شود نوجوانان قدرت تصمیم‌گیری درست ندارند؟ 

لاله دادگردوست متخصص روانشناسی قانونی در این خصوص می‌گوید:

«افراد هنگام تصمیم‌گیری به محاسبه سود و زیان پیامد آن تصمیم توجه می‌کنند، اما اگر فردی عجولانه تصمیم بگیرد، تصمیم‌اش عاقلانه و منطقی نخواهد بود. بنابراین حتی افراد ملایم و میانه‌رو، اگر فاقد درک شناختی باشند، نمی‌توانند تصمیم خردمندانه‌ای بگیرند. نکته قابل توجه آن است که رشد مغزی در نوجوانی کامل نمی‌شود، بلکه گسترش منطقه خاکستری در ناحیه جلوی مغز تا اوایل بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند. در مرحله هرس سیناپسی، مغز، سیناپس‌های اضافی را حذف می‌کند و شبکه اطلاعاتی کارآمدتری را می‌سازد.»

به باور خانم دادگردوست، در این مرحله تغییرات اساسی در سامانه عصبی احساسی و کورتکس جلوی مغز که قوه اصلی اجرایی مغز است رخ می‌دهد و سرانجام ارتباط میان جلوی مغز و سامانه عصبی احساسی کارآمدتر می‌شود.

شکل زیر نشان می‌دهد که نقطه ثقل رهبری مغز در کودکان در قسمت پشت مغز است و هنوز کورتکس‌های جلوی مغز که سامانه عصبی احساسی کارآمدتر را تشکیل می‌دهد و در نقش مدیرعامل بدن عمل می‌کند، فعال نشده‌اند. در واقع این قسمت کورتکس‌های جلوی مغز است که انسان را به سلاح شناخت و معرفت مجهز می‌کند. تمام اولویت‌بندی‌ها، تصورات، انتزاعات، پیش‌بینی‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و کنترل محرک‌های ناخودآگاه در این قسمت مغز اتفاق می‌افتند. 

خانم دادگردوست تصریح می‌کند که در سیستم مدرن حقوقی با نوجوانان با توجه به درک شناختی آنان برخورد می‌شود و تاثیر درک ماهیت و تصمیم‌گیری در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل از نظر قانون، نوجوانان، نابالغ و فاقد توانایی لازم برای تصمیم‌گیری شناخته می‌شوند. 

این متخصص روانشناسی قانونی معتقد است: این دیدگاه بسیار متداول است که نوجوانان به حد کافی توانایی درک رضایت آگاهانه را دارند. اما درک ماهیت؛ پدیده‌ای اجتماعی-روانشناختی است که خواه آن را در ارتباط با تصمیم‌گیری در نظر بگیریم، خواه در ارتباط با تفاوت‌های روانشناختی میان نوجوانان و بزرگسالان؛ در هر حالت، بایستی از لحاظ قانونی میان این دو گروه تفاوت قائل شد. 

تصویر زیر نشان می‌دهد که رشد مغزی انسان چگونه در سنین مختلف تکامل می‌یابد و چه تفاوتی میان مغز کودک و بزرگسال وجود دارد. در اینفوگرافیک زیر رنگ قرمز در مغز نشانه عدم بلوغ و رشد و رنگ بنفش نشانه رشد است و همانطور که روشن است بخش‌هایی از مغز نوجوانان هنوز کامل بنفش نشده و قسمت‌هایی سبز و رگه‌هایی زرد در آن دیده می‌شود که بیانگر رشد نیافتگی کامل مغز نوجوانان است:

در پنج سال گذشته، دانشمندان با استفاده از فن‌آوری‌های نو، دریافتند که مغز نوجوانان فاصله‌ی بسیاری با شکل کاملا رشد یافته‌ی مغز انسان دارد.  یعنی انسان حداقل بین ۱۸ تا ۲۰ سال نیاز دارد تا به رشد مغزی لازم برای برخورداری از درک شناختی برسد. بنابراین وقتی نوجوانی هنوز درک شناختی‌اش کامل نشده، نمی‌توان مسئولیت کیفری را بر او متصور شد. لذا نظام حقوقی نباید با نوجوانان، همچون بزرگسال برخورد کند. 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا